مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» رئیستان را درک کنید!

رئیستان را درک کنید!

اگر یک روز قطعا به این نتیجه رسیدید که میخواهید رئیس بزرگ بشوید تجهیزات مناسب را در اختیار خواهید داشت.واقعیت این است که شما مدتها قبل از آنکه مدیرعالی بشوید لازم است چون یک مدیرعالی فکر کنید.اشخاصی که در تدارک رسیدن به قله هستند پیش ازآنکه عملا فرد شماره یک بشوند مانند "فرد شماره یک"می اندیشند و عمل می کنند.آنان دريافته اند که پذیرش عقاید مقام بالا در عین داشتن سودای ریاست کار حساسی است.بارها و بارها نشان می دهند که شخص می تواند در این چارچوب مرجع عمل کند.هرکاری که به طور کامل درک شود ساده و عملی می شود.پس ازآنکه تبدیل به یک صعودکننده درجه اول شدید،بیشتر ابهامات برایتان روشن می شود. غرض از نگارش این مقاله این است که پیش ازآنکه به آن مقام برسید این ابهامات برایتان روشن می شود. 

اگر میخواهید روزی کفش های رئیس را بپوشید بد نیست بدانید او برای به دست آوردن این کفش ها چه کارهایی انجام داده است.

همان اشتباهاتی را که او مرتکب شد مرتکب نشوید،توجه کنید چه کاری را می توانست به نحو دیگری انجام دهد،و آن را بدان نحو انجام دهید.بدین ترتیب زودتر بندهاى کفشتان را می بندید نه دیرتر. 

آهسته تر بروید تا سریع تر برسید! مطلب مرتبط آهسته تر بروید تا سریع تر برسید!

اگر در طرح هایی که برای مسیر شغلی خویش در سر دارید این فکر برایتان پیش آید که بهتر است پیش ازآنکه بکوشید دنیای روسا را درک کنید صبر کنید تا در زنجیره فرماندهی از نزدیک با روسای شرکت کار کنید، در این صورت مدت زیادی در انتظار خواهید ماند.اگر به این نتیجه برسید که چنانچه رئیس را درک نکنید واقعا اهمیتی ندارد و تمام آن چیزی را که باید انجام دهید کارتان است،در اشتباه هستید.

اگر توجیه می کنید که در سطح شما این موضوع اهمیتی ندارد به خطا می روید.و اگر دلیل می آورید که لازم نیست تاوقتیکه عنوان ریاست را نگرفته اید مانند یک رئیس فکر کنید ،پس واقعا از هدف خود دور هستید. 

اشکال در این است که کارکنان در این دام گرفتار می آیند که تنها یک تکه یا بخشی از کار را مربوط به ایشان است می بینند و انجام می دهند و کل کار را نمی بینند.مدیر عالی مسئولیت کل سازمان را برعهده دارد که باید فكرش را روی آن متمرکز کند.

کارکنان باید متوجه این نکته باشند و بتوانند با توجه به آن کار کنند.

آن ها گاهی به غلط استدلال می کنند و می گویند،"من دارم کارم را انجام می دهم و بسیار گرفتار هستم.رئیسم باید مرا درک کند".

اگر منتظر هستید چنین موقعیت مطلوبی پیش آید ممکن است مدتها در انتظار بمانید.اینگونه نباشید که از مدیر عالی مانند طاعون فرار کنید و فقط کار خودتان را انجام بدهید!

شاید بپرسید آیا نقش و قدرت مدیر عالی درحال کاهش نیست؟آیا شرکت ها در حال زیر و رو شدن نیستند؟ و آیا روسا به جای بالاترین پله روی پایین ترین پله قرار نمی گیرند تا واقعا به کارکنانشان خدمت کنند؟آیا تصمیمات گروهی بر تصمیم گیری دیکتاتوری از بالا ارجحیت پیدا نمی کند؟ آیا تصور نمی رود اکنون مدیریت به کارکنان تفویض اختیار می کند؟ و آیا همه اینها بدان معنا نیست که مدیر عالی دیگر آن شخص مهم به حساب نمی آید؟ نه. قطعا نه. نه حالا و نه در آینده.

هر گروهی به هراندازه ای که باشد نیازمند یک سرپرست است،کسی که مسئولیت اتخاذ تصمیمات ،هدایت تیم ها،عرضه اندیشه ها،اداره بحران ها،و به طور کلی فتح کوه مقابل آنان را برعهده بگیرد.

مسیرهای قله مسیرهایی کاملا باریک می باشند. فضای زیادی وجود ندارد. سرپرست برنامه صعود را به اجرا می گذارد و دیگران او را یاری می دهند.شما اگر بخواهید می توانید آن سرپرست باشید.این بستگی به شما دارد که بخواهید مسئولیت را به عهده بگیرید.

یک شخص بلندپرواز چه باید بکند تا یک مدیر عالی بشود؟ باید بالا دستها را درک کند. و در این کار توفیق یابد. 

این پیش بینی یک پیش بینی حتمی الوقوع است. شما از طریق روسا درباره روسا آگاهی پیدا می کنید.ویژگی های مهم را پذیرا می شوید.از توده مردمی که می ترسند از دیگران متمایز شوند یا میل ندارند زحمت این تلاش را بپذیرند متمایز می گردید. به رهبری منصوب می شوید.به قله دست می یابید. همچنین برای بقیه کسانی که دارند برای صعود تلاش می کنند نیز شخصی ارزشمند به شمار می آیید.

در یک کلام نقش و قدرتتان افزایش پیدا می کند.

شما آن فردی هستید که برنده خواهید شد.

می دانید که هروقت چیزی یا کسی را کاملا درک کردید بهتر می توانید با آن یا آنها رفتار کنید.هدف من نزدیک ساختن شما به مدیران عالی است. مدیرانی که به صورت عادی به آنان دسترسی نداشتید،و این باز کردن قفل جذبه و هرگونه سلطه آنان بر شماست. زمانیکه شما آنچه را آنان می خواهند و نیاز دارند به طور کامل تشخیص دهید کارتان را بسیار بهتر از پیش انجام خواهید داد.با رئیستان به شکل موثرتری رفتار خواهید کرد و به موقع ابزار لازم را برای رئیس شدن دراختیار خواهید داشت.

درک کردن پست ریاست به معنای خودمانی بودن تصنعی در مقابل اشخاص قدرتمند نیست.به معنای گسترش رابطه دوستانه ای هم نیست که بتوانید در جمع همکاران به رخ بکشید. درباره ترساندن کسی یا قرارگرفتنتان در موضعی نیست که از دیگران بهره برداری و آنان را استثمار کنید. 

با رئیس به گرمابه و گلستان رفتن و با او دوست جان جانی شدن نیست. 

مقصود درک رهبر است تا بتوانید با وی بهتر کار کنید،درک چیزی است که وی به آن ارزش می دهد،به حداقل رساندن مشکلات برای خودتان است،ایجاد شیوه کار برای شماست،و تصمیم گرفتن در این مورد که آیا روزی این شغل،یعنی شغل ریاست را خواهید پذیرفت یا نه.

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  ساخت وبلاگ   |   دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   روانشناس ایرانی در لندن  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده