بازدید سایت خود را میلیونی کنید

مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» راز اندیشه و کار خلاق

راز اندیشه و کار خلاق

با نگاهی به تجربه ی نویسندگان، مخترعین و سایر خلاق های زمان درستی این نوشتار به اثبات می رسد.


بدون استثناء می بینیم که اندیشه های خلاق ناشی از تفکر آگاه مغز نبوده، بلکه نتیجه ی خود به خود و بی اختیار موقعیتی هستند که در آن، ذهن آگاه درگیر مسائل دیگری بوده است.



آهسته تر بروید تا سریع تر برسید! مطلب مرتبط آهسته تر بروید تا سریع تر برسید!

مسلماً اندیشه ی خلاق محتاج آگاهی است. افکار آگاه اولیه ای لازم هستند، تمامی قرائن حکایت از این می کنند که لازمه ی به نتیجه رسیدن این است که انسان به حل مسئله ای راغب باشد، دنبال جوابی بگردد.


باید آگاهانه فکر کند، هر اطلاعاتی را که لازم می داند جمع آوری کند، همه ی اتفاقات احتمالی را در نظر بگیرد و از همه مهم تر در اشتیاق حل مسئله بسوزد.



اما پس از مشخص شدن مسئله، پس از آن که نتایج مطلوب مورد نظرش را در خیـال مجسم کرد، پس از آن که همه ی اطلاعات و حقایق لازم را گرد آورد، از این به بعد هر تلاش اضافی و حرص و جوش و نگرانی نه تنها کمکی نمی کند، برعکس یافتن راه حل ها را به عقب می اندازد.


"فهر"دانشمند مشهور فرانسوی می گفت که عملا تمامی اندیشه های خوب وقتی به سراغش آمده که مستقیماً روی آن زمینه کار نمی کرده است.

فهر معتقد بود که کشفیات هم عصران او نیز به همین گونه وقتی حاصل شده که سرگرم کار دیگری بوده اند.



مشهور است که هروقت توماس ادیسون در بحر مسئله ای فرو می رفت و جواب را نمی یافت روی تخت دراز می کشید و چرتی می زد.


چارلز داروین در شرح این که چگونه پس از آنکه ماه ها درباره منشاء موجودات اندیشیده و به جایی نرسیده بود و ناگهان به موضوع وقوف یافته می نویسد: "سوار درشکه در جاده می رفتم که ناگهان جواب را یافتم".



لنوریلی لوهر در مقاله ای پرده از راز موفقیت تجاری اش برداشت:

"به اعتقاد من اشراف زمانی دست می دهد که آدم سرگرم انجام کاری است که به مغزش فشار زیادی وارد نمی کند. از جمله ی این مواقع زمانی است که صورتتان را اصلاح می کنید، در حال رانندگی، تجارت، ماهیگیری، یا شکار هستید. شاید هم با دوستی درباره موضوع جالبی بحث می کنیـد. من برخی از بهترین نقطه نظرهایم را کاملاً به طور اتفاقی و در شرایطی پیدا کردم که با کارم هیچ ارتباطی نداشت". 



برتراند راسل می گفت:

" به نتیجه رسیده ام که هنگام نوشتن یک مطلب دشوار بهتر است چند ساعت یا چند روز به شدت و تا جایی که مقدوراتم اجازه می دهد روی آن فکر کنم. بعد از این مرحله، کار به صورت زیرزمینی انجام می شود. بعد از چند ماه به موضوع بر می گردم و می بینم که انجام شده است.



قبل از اینکه این روش را کشف کنم تمام مدت نگران بودم، زیرا پیشرفتی مشاهده نمی کردم.

در نتیجه مدت زمان ميان تفکر و نتیجه گیری به هدر می رفت، در حالی که حالا می توانم این زمان را صرف کارهای دیگر بکنم".

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  روانشناس ایرانی در لندن   |   ساخت وبلاگ   |   دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده