باید هرآنچه را که میخواهید هم برای خود و هم برای دیگری توضیح دهید.
چه اندازه،چقدر راه و چقدر زیاد؟ کجا،چه کسی،چطور و با کی؟
اگر یرای انجام کاری احتیاج به وام دارید،آن را به دست می آورید،اگر طریقه درخواست آن را بلد باشید.
برای راه اندازی خط تولید جدید پول می خواهیم،لطفا آن را به ما قرض دهید،هیچگاه آن را به دست نمی آورید.
باید بتوانید ثابت کنید که با آن پول می توانید تولید کنید.
هر آنچه را که میخواهید رابطه خوب،شغل بهتر،برنامه مناسب برای پس انداز پول همان چیزی است که شخص دیگر قبلا به آن رسیده و یا آن را انجام داده است.
خیلی از ما شنونده ای همدرد پیدا می کنیم و انتظار گرفتن نتیجه را هم داریم.این کار غیرممکن است مگر آنکه همدردی آگاه داشته باشیم.
فکر درخواست از خود کافی نیست.باید از کسی که امکانات خاصی در اختیار دارد مثل دانش،سرمایه،تخصص و یا تجربه کاری نیز درخواست کمک کنید.
مثلا با همسرتان مشکل دارید روابطتان طوری است که به جدایی فکر می کنید.
شما می توانید مکنونات قلبی خود را فاش کنید.می توانید تا حد ممکن حساس باشید اما اگر بخواهید از کسی کمک بگیرید که او هم در شرایط سختی مثل شما قرار دارد،آیا موفق می شوید؟
حتما چنین نیست.
فقط اینطور نباشد که از کسی درخواست کنید و انتظار داشته باشید که او به شما چیزی بدهد اول ببینید که چطور به او کمک کنید.
ارزشی که شما می سازید ممکن است که فقط یک احساس،حساسیت و یا یک رویا باشد،اما غالبا همان کافی است.
شک و تردید در بیان خواسته ها مهم ترین راه شکست شما است اگر شما به درخواست هایتان اعتقاد نداشته باشید،دیگری چطور می تواند اعتقاد داشته باشد؟
گاهی افراد تمام این چهار مورد را همزمان با هم انجام می دهند.آنها از خود به شکلی خاص درخواست می کنند و از کسی هم که می تواند کمکشان کند نیز درخواست می کنند و برای شخصی که از او خواسته ای دارند ارزش قائل می شوند.
آنان به شکلی متناسب درخواستشان را بیان می کنند با اینحال باز هم آنچه را که میخواهند به دست نمیآورند.
این معنایش آن نیست که دائما از شخصی درخواست کنید و به این معنا هم نیست که دقیقا به همان شکل خواسته هایتان را مطرح کنید.
به یاد داشته باشید که در فرمول موفقیت نهایی باید اطلاعاتتان را در مورد خواسته هایتان گسترش دهید و برای تغییرات شخصی انعطافپذیر باشد.
بنابراین وقتی خواسته ای را مطرح می کنید باید تا هنگام رسیدن به آن تغییر پذیر باشید و خود را با شرایط وفق دهید.
وقتی به مطالعه زندگی افراد موفق می پردازید می فهمید که آنها بارها و بارها درخواست کرده و تغییر پذیر نیز بوده اند،زیرا می دانستند به زودی کسی پیدا می شود که بتواند به تمام نیازهایشان جامعه عمل بپوشاند.
ما در عصری زندگی نمی کنیم که ارتباط دقیق با خود مورد تشویق قرار گیرد.
شاید این مسئله یکی از بزرگترین مشکلات فرهنگی ما است.
یک اسکیمو برای لغت برف چندین معادل دارد.چرا؟
برای اینکه بتوانید یک اسکیموی خوب باشید باید بتوانید انواع مختلف برف را از یکدیگر تشخیص دهید.
در این بین برفی هست که به هیچ دردی نمیخورد،برفی وجود دارد که می توانید با آن یک خانه اسکیمویی بسازید.
برفی است که سگ ها می توانند بر روی آن بدوند.
برفی که می توانید بخورید و برفی هم هست که خیلی زود آب می شود.