هنگامیکه برای یک تجربه از کلمه ای متفاوت نسبت به قبل استفاده می کنید برچسب جدیدی بر روی آن کار زده اید این کار درست مانند انجام کار متفاوتی در زیست شیمیایی است.
کلمات اسباب را به راه می اندازند اگر روی این امر شک دارید کسی را تصور کنید که شما را با یک کلمه چهار حرفی صدا می کند احتمال این است که در این کار در شما تغییر روانشناسانه و نه ذهنی ایجاد کند.
به سادگی لغت های معمولتان را مرتب کنید.
همان لغاتی که همیشه برای توصیف عواطف يا احساسات خود استفاده می کنید تا بتوانید روش فکر کردن،احساس کردن و زندگی کردن خود را تغییر دهید.
بیشتر ما در انتخاب کلماتی که همیشه برای برای توصیف تجارب زندگیمان استفاده می کنیم ناآگاهیم.
اغلب کلماتی را برمیگزینیم تا بدون فکر کردن راجع به تاثیر احتمالی آنها بر روی ما یا دیگران احساسات ما را توصیف کنند.
این کلمات بخشی از کلمات معمول ما شده اند و در عمل احساس ما نسبت به زندگی را شکل می دهند.
به عنوان نمونه بیشتر مردم به طور مرتب از کلماتی در زمینه حقارت یا افسردگی برای توصیف کلی تجارب ناخوشایندشان استفاده می کنند.
هرچیزی آنها را تحقیر و دلتنگ می کند زیرا آنها اینگونه کلمات را به هر نوع تجربه ای نسبت داده اند.
گسترش دایره لغتی عاطفی تان تا جایی مهم است که کلماتی که برمی گزینند حالت عاطفی که شما می خواهید يا شایسته آن هستید را به وجود آورند.