مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» علوم تجربی و زوال دانش های باستانی

علوم تجربی و زوال دانش های باستانی

قبل از هر چیز باید ببینیم

وظیفه ی علوم تجربی چیست؟


علوم تجربی نتایج سایر علوم را در عمل ثابت می کند و حقایقی را آشکار می سازد که شاید از راه استدلال امکان آن نیست.برخی از خردمندان و دانشمندان فلسفه و دانش طب قدیم به بیان این نکته می پردازند که قطعا و بی شک،هرچیزی که در زیر است مانند چیزی است که در سطح است و هرچیزی که در سطح است مانند چیزی است که در زیر است،تا از این طریق معجزه تفکیک ناپذیری و واحد بودن حاصل شود.


این عقیده،فلسفه ی عالم کبیر _ عالم صغیر را تشکیل می دهد.به عبارت دیگر،جسم انسان(عالم صغير)تحت تاثیر جهان خارج(عالم کبیر)قرار دارد که از طریق اخترشناسی شامل آسمان و از طریق عناصر شامل زمین نیز می تواند تسلط پیدا کند.


از نظر پزشکان هر دارویی که بتواند ناخالصی ها و عوامل فسادپذیر را از جسم انسان خارج کند می‌تواند به آرزوی داشتن عمر طولانی توسط انسان،جامه ی علم بپوشاند.علم معاصر با تاکید بر آزمایشات تجربی و دقیق و نیز خوار شمردن حکمت باستان،مرگ آن را به بار آورد.هرچند که اساس این حوادث در قرن هفدهم پایه ریزی شد،اما از نظر کاربردی استفاده از دانش های باستانی تا بیش از دویست سال همچنان برقرار بود و در قرن هجدهم به اوج خود رسید.


اما پس از پایه گذاری شیمی جدید و تاکید بیشتر بر علوم تجربی و آزمایشگاهی علوم باستانی به دست فراموشی سپرده شد و همزمان با پیدایش برخی از کشفیات جدید مانند آنتی بیوتیک ها،واکسن ها،میکروب ها،اشعه ایکس و... علم پزشکی جدید پایه گذاری شد.هرچند که این علم کمک بسیار زیادی به جوامع انسانی کرد اما از طرفی علم تجربی و تکنولوژیکی قادر به برطرف کردن بسیاری از مشکلات و بیماری های انسان ها مانند:


به تاخیر انداختن روند پیری،معالجه ی سرطان،بهبود عوارض ناشی از سکته های مختلف،معالجه ی مرگ مغزی،معالجه ی آلزایمر و مواردی از این قبیل نیست.در صورتیکه اگر کمی به دانش باستانی مراجعه شود علم پزشکی جدید قادر خواهد بود با استفاده از برخی از اصول صحیح حکمت و طب باستان به یاری بشریت شتافته و به رفع بسیاری از مشکلات وی کمک کند.


تاریخچه پزشکی ایران باستان


دانش طب در تمام طول تاریخ بشر با انسان همراه بوده است.همانطور که بیماری جزیی از زندگی بشر بوده، سلامتی هم یک راز و گنج بوده است که انسان از زمان های بسیار دور به دنبال یافتن و تکمیل آن بوده است.

در ایران،یونان،روم،آشور،کلده،مصر و تمامی جهان متمدن باستان مردم از طب اطلاعاتی داشته اند و کسانی که طبابت می کرده اند،گاهی به شکل روحانی یا جادوگر درآمده و کار طب را انجام می دادند.


ظاهرا بقراط اولین شخصی بوده است که در تاریخ 460 تا 355 قبل از میلاد مسیح طب را به شکل منظم و مدون ارائه کرده و آن را از معابد خارج و از سِحر و جادو جدا ساخته است.او ثابت کرد که مرگ و زندگی بر طبق قوانین منظم جهان رخ می دهد.بعد از او جالینوس در سال 199 تا 129میلادی مدرسه ی جدیدی در زمینه ی طب و تشریح پایه گذاری کرد،آثار او به مدت بیش از هزار سال اساس عقاید طبیعی دانان بود.طب مزاجی در واقع اساس روش درمانی بقراط و جالینوس بود.


یکی از مسائلی که باعث شد حکمت و طب باستان کم رنگ تر شود و جایگاه خود را از دست دهد متصل نبودن آن به نظام دانشگاهی بود.


به جرات می توان گفت که شیمی آلی و سیستم های علمی و دانشگاهی امروز نیز به تنهایی قادر به حل مشکلات بشر و بهبود روند زندگی انسان نیستند،به همین دلیل مردم جهان در سرتاسر دنیا روز به روز علاقه بیشتری به روش های مختلف درمان طبیعی و باستانی نشان می دهند و این موضوع باعث رونق بیشتر این علوم در عصر ما شده است،به طوری که به تدریج در بعضی از نقاط دنیا علوم و دانش های درمان طبیعی مجددا جزو برنامه های مطالعاتی و تحقیقاتی دانشگاه ها قرار گرفته است.


البته این رویکرد مجدد با دقت خاصی باید صورت گیرد تا عموم مردم نسبت به آن آگاهی دقیق تری پیدا کنند و نیز باعث ایجاد یک جنبش سوفسطایی و پدیدار شدن افراد ناآگاه و فرصت طلب اعم از تحصیل کرده و عوام در جوامع نگردد.


در قرن چهارم میلادی،مردم و حتی اطباء کم کم روش پایه گذاری شده توسط بقراط و جالینوس را رها کردند و برای درمان بیماری ها به معالجه با سحر و طلسم روی آوردند و سال های طولانی روش بقراط و جالینوس تقریبا به فراموشی سپرده شد.


در جنگ های بین ایران و یونان بود که آثار طبی بقراط و دیگر اطباء یونانی به دست ایرانیان افتاد،ایرانیان نیز از آن بهره گرفتند و دانشگاه جندی شاپور با ترجمه ی آثار مهم نویسندگان یونانی و به کمک دانشمندان ایرانی دوباره شکوفا شد.


بنابراین می‌بینیم که علم طب قرن ها در ایران رواج داشته و یکی از علومی است که ایرانیان در حفظ و بقاء آن نقش بسیار مهمی داشته اند.


جندی شاپور یکی از هفت شهر اصلی خوزستان است که نقش بسیار مهمی در تاریخ طب باستان ایران داشته است.در برخی متون تاریخی آورده شده که تاسیس اولیه این شهر به دوران در ایران باستان وضعیت پزشکی تقریبا پیشرفته تر از سایر سرزمین ها بود اگر ایران در پایه گذاری فرضیه مزاج های چهارگانه سهمی داشته باشد در ایجاد نظریه اصلی عالم صغير که تثبیت فرضیه مزاج های چهارگانه از نتایج آن است،نقش بزرگ تری ایفا کرده است.بر طبق فرضیه عالم صغير،انسان در اندازه کوچک تری آینه تمام نمای عالم است.


در این فرضیه هر یک از قسمت های مختلف بدن انسان به یکی از قسمت های جهان بیرونی تشبیه شده است.


1)پشت مانند آسمان.

2)بافت ها مانند خاک.

3)استخوان ها مانند کوه ها.

4)رگ ها مانند رودخانه ها.

5)خون مانند دریاها.

6)کبد مانند رستنی ها(محل رویش).

7)مغز استخوان مانند فلز مایع درون زمین.


قبل از تاریخ و ورود قوم آریایی به ایران برمی گردد.بعدها این شهر توسط شاپور دوم فرزند اردشیر ساسانی تجدید بنا و پایتخت وی شد.هنگامیکه شاپور دوم به سلطنت رسید،شهر را وسعت داد و تاسیس دانشگاه نیز در آن شهر به وی نسبت داده شده است. 


یکی از اهداف تجدید بنای این شهر ایجاد محلی برای استقرار اسیران رومی و یونانی و استفاده از تخصص آنان بود. 


همچنین پس از یک قرن امنیت و پیشرفت علمی که از نتایج پایان جنگ های بین ایران و یونان بود،باعث شد که تدریس علوم به ویژه طب به روال عادی برگردد.

در ایران،طب بر پایه مزاج ها دوره های مختلفی را پشت سر گذاشته که مهم ترین آن ها عبارتند از:


الف) دوران هخامنشی

ب) دوران ساسانی

ج) دوران اسلامی


دوران هخامنشی


یکی از درخشان ترین دوران طب ایران در زمان هخامنشيان بود،زیرا در این دوره بود که قانون در ایران به صورت مدوّن درآمد و طبقه بندی هایی برای امور مختلف جامعه درنظر گرفته شد.در آن زمان علم دارای منزلت خاصی بود و علم طب نیز جدا از این طبقه بندی قانونی نبود.به عنوان مثال مهم ترین طبقه بندی هایی که درباره طب صورت گرفت شامل موارد زیر بود:


1)پزشک عمومی

2)پزشک جراح

3)روان پزشک

4)گیاه پزشک


بنابراین هر طبیب به صورت طبقه بندی قانونی جامعه آن زمان در جایگاه خود کار خاصی را انجام می داد. 


دوران ساسانیان


انتقال اصل و پایه طب از دوران هخامنشی به دوران ساسانی بود.در این دوره دانشمندان و پزشکان عالی رتبه ی زیادی از کشورهای مختلف مانند:


روم،یونان،هندوستان،مصر و.. 


از مرزها گذشته و به ایران مهاجرت کردند،آن ها به تعلیم،یادگیری و درمان در بیمارستان و دانشگاه جندی شاپور مشغول شدند.در دوران ساسانیان خصوصا زمان سلطنت انوشیروان انقلاب بزرگی در علم طب ایران و جهان به وقوع پیوست که یکی از فعالیت های مهم آن،تاسیس اولین کنگره طب برای بحث ها و نظرات اطباء مختلف در مورد فلسفه و طب بود.


دوران اسلامی


پس از غلبه ی اعراب بر ایران،انقراض سلسله ی ساسانیان و گسترش زبان عربی،دانشگاه جندی شاپور رونق خود را از دست داد و اکثر کتاب ها و اساتید آن به بغداد انتقال داده شدند،بنابراین چنین علومی در ایران به صورت تعلیق درآمد و تقریبا فراموش شد،زیرا اکثر کتب علمی مختلف در زمینه های طبی،فلسفی،تاریخی و... به عربی ترجمه شده بودند.


در این بین افراد زیادی در گوشه و کنار جهان شروع به نوشتن و ترجمه ی متون مختلف علمی،فلسفی و طبی کردند که خود را شاگردان جالینوس،بقراط و ارسطو می دانستند و بهترین آن ها ایرانیان بودند که یک بار دیگر با نوشتن کتب مختلف طبی و فلسفی،فرهنگ و خرد ایرانی را زنده کردند،بنابراین آن ها را می توان خادمان جهان پزشکی نامید.یکی از بزرگ ترین دانشمندان ایرانی که ارزش جهانی دارد ابن سینا است.بسیاری از خردمندان و بزرگان گفته اند که:


"دانش طب مرده بود،جالینوس آن را زنده کرد.از هم پاشیده بود،زکریای رازی آن را جمع بندی کرد.کامل نبود،ابن سینا آن را کامل کرده".


ابن سینا با چنان مهارتی این علم را احیاء کرد و به رشته تحریر درآورد که می گویند اگر اطباء و فلاسفه ی یونانی یک بار دیگر زنده شوند باید در برابر کتاب های ابن سینا تعظیم کنند.از بهترین شاگردان بقراط و جالینوس می توان به دانشمندان ایرانی اشاره کرد که با حفظ اخلاق و سایر صفات نیک،بعدها به نقد و بررسی کتاب های اساتید خود پرداختند.آن ها عقل،خرد و تجربه را سرچشمه تحقیقات خود قرار دادند و به این ترتیب یک بار دیگر دانشمندان بزرگی مانند: 


محمد زکریای رازی

ابوریحان بیرونی

ابن سینا

فارابی

خیام

اسماعیل جرجانی

ابن رشد

علی بن عباس مجوسی ارجانی

ابوالقاسم زهراوی


در آسمان علم و دانش ایران مثل ستاره هایی پرفروغ درخشیدند.

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  ساخت وبلاگ   |   دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   روانشناس ایرانی در لندن  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده